مرتفع ترین پایتخت جهان
مرتفع ترین پایتخت جهان، شهر لاپاز، در بولیوی است.
این شهر ۱۲ هزار پا از سطح دریا ارتفاع دارد.

بلندترین صدای جهان
بلندترین صدای جهان، صدای گردش زمین به دور خودش می باشد
و آنقدر شدید است که اگر ما بشنویم فورآ خواهیم مرد.

زیباترین و بلندترین ساختمانها
ساختمان های شهر نیویورک در کشور آمریکا،
زیباترین و بلندترین ساختمان های جهان معرفی شده اند.

بلندترین کوه های جهان

عموما فکر می شود که بلندترین کوه های جهان در تبت قرار دارد . ولی اگر خاطرات مسافران به قطب جنوب بررسی شود، آنان از کوه هایی صحبت کرده اند که بسیار بلندتر از اورست است .

بلندترین بادگیر

بلندترین بادگیر در ایران در شهرستان ابرکوه در استان یزد قرار دارد. این بادگیر زیبا به صورت یک بادگیر بزرگ در پایین و یک بادگیر کوچکتر برروی آن می باشد.
این بادگیر در خانه آقازاده قرار دارد و مربوط به عصر قاجار می باشد.

بلندترین جرثقیل سیار

جرثقیل ۸۱۰ تنی مارک “روزن کرانزک ۱۰۰۰۱″ بلندترین جرثقیل سیار در جهان است.
قدرت بالابری ( حداکثر وزن بار ) آن ۹۸۴ تن و طول بازوی متحرک آن ۲۰۲ متر است.

بلندترین طناب

برای مسابقات طناب کشی که در جشنواره سالانه ناهاسیتی ( در اوکیناوای ژاپن ) در اکتبر ۱۹۹۵ برگزار شد، طنابی به طول ۱۷۲ متر و قطر ۱/۵۴ متر از الیاف گیاه برنج تهیه گردید.
وزن این طناب عظیم الجثه ۲۶/۷۳ تن بود.

بلندترین مجتمع آپارتمانی

ساختمان ۱۰۰ طبقه موسوم به جان هنکاک سنتر در شهر شیکاگو، با ۳۴۳/۵ متر ارتفاع، بلندترین مجتمع آپارتمانی در جهان به شمار می رود.

بلندترین ساختمان بانک

ساختمان ۷۲ طبقه فرست بانک تاور (First Bank Tower)
بانک مونترال در شهر تورنتو در کانادا با ۲۸۴/۹۸ متر ارتفاع، بلندترین ساختمان بانک در دنیا است.

بلندترین شمع

بلندترین شمع جهان در نمایشگاه استکهلم در سال ۱۸۹۷ به نمایش گذاشته شد
که ارتفاعش ۲۴/۳۸ متر و قطرش ۲/۵۹ متر بود

فرا رسیدن ماه ربیع الاول

ماه به درک واصل شدن قاتل حضرت فاطمه زهرا (س) مبارک

مشکی از تن به درآرید ربیع آمده است

خم ابرو بگشایید ربیع آمده است

مژده ای ختم رسل داد که: آید به بهشت

هر که بر من خبر آرد که ربیع آمده است

حلول ماه مبارک و فرخنده ی ربیع الاول، برهمه مسلمانان مبارك باد

خواب است جلودار من و من هم خواب                       جـــام اســت نگه دار من و من بی تاب

ای دوســــت زهــجر تـو نباشم هـشیار                      یــک لــحظه نــتابد به دلـــم ایـن مهتاب

آســوده نبـــاشم به دمــی ای جــانـان                       بــرتاب کــه بــــینم به دمــی من افتاب

حــیران جــمال تــو شــدم رحــمی کن                       درمـــان دلـــم باشــی و بیــنم ،بی تاب

روی و رخ نــورانی تــو جــان جــهــــان                       کـز هـــجر تــو شـد قــد انیـسان پُر تاب

دیـــوانه ی وصـــل شـــکن زلــف توام                        بـربین کـه نـدارم ز غمت یک دم خــواب

این مــــنـتـظـرت روی ســیاهــی دارد                        مـیـسوزد و میــسازد از این غـم دریاب

گــــر روی تو را بینم و از شـــرم گـناه                        میسوزم و آن دم که شوم من هـم ناب

گــــوینـــد کــه چشمان عزیزت مولای                       میسوزد و می بارد از این غفلت خـواب